احتمالا می‌دونید که وینسنت وان گوگ زندگی خودش رو در فقر می‌گذروند و در طول زندگیش فقط یک تابلوی نقاشی فروخت. این هنرمند هلندی ۱۰ سال آخر عمرش رو وقف نقاشی کرد و هیچ درآمدی نداشت. وینسنت با برادر کوچیک‌ترش تئو رابطه نزدیکی داشت و این تئو بود که خرج زندگی و لوازم نقاشی وینسنت رو تامین می‌کرد…

اما گول کتاب‌های تاریخ هنر رو نخورید! وینسنت وان گوگ اصلا فقیر نبود! تئو که مسئول یکی از شعبه‌های گالری فروش آثار هنری «گوپیل و شرکا» بود و درآمد خوبی داشت، ماهانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ فرانک فرانسه معادل ۵۰ تا ۷۵ گیلدر هلند برای وینسنت ارسال می‌کرد. اگه می‌خواهید بدونید که ارزش این پول در اون زمان چقدر بوده، همین کافیه که بدونید حقوق یک کارگر کارخانه در اون زمان حدود ۳۲ گیلدر در ماه بوده و با این حقوق هزینه‌های ماهانه یک خانواده ۷ نفره تامین می‌شده! این که وان گوگ در نامه‌هاش به تئو از مشکلات مالی صحبت می‌کرده، صرفا به این دلیل هست که لوازم نقاشی گرون بوده و بیشتر پولی که از تئو می‌گرفته خرج لوازم نقاشی می‌شده و پول زیادی برای خریدن غذا و نوشیدنی باقی نمی‌مونده. طبق همین نامه‌های وان گوگ هست که اغلب کتاب‌های تاریخ هنر، این هنرمند هلندی رو فقیر معرفی کردن!

وقتی به کتاب‌های تاریخ هنر مراجعه می‌کنیم، با تعداد زیادی هنرمند بزرگ مواجه می‌شیم که روزگار خودشون رو در فقر گذروندن. اما ادعای فقیر بودن تعداد زیادی از این هنرمندها در واقع درست نیست! به جز مورد وان گوگ، موارد زیاد دیگه‌ای هم برای مثال زدن وجود داره. مثلا پل سزان اغلب به عنوان هنرمندی فقیر که آثارش به فروش نمی‌رسیده معرفی شده، اما سزان نه‌تنها فقیر نبود، بلکه ثروت زیادی از پدرش که بانکدار بود به ارث برده بود و در اکس-ان-پرووانس در جنوب فرانسه خونه و کارگاه مناسبی در اختیار داشت و دور از هیاهوی پاریس، در آرامش مشغول نقاشی و خلق آثار هنری بود.

مورد بعدی که می‌خوام مثال بزنم مورد جالب‌تری هست. در کتاب‌های تاریخ هنر می‌خونیم که نقاش بزرگ عصر طلایی هلند، رمبرانت در اواخر عمرش به قدری فقیر بود که پس از مرگش حتی پولی برای خرید قبر ازش باقی نمونده بود و پیکرش رو در قبری ناشناس دفن کردن. این ادعا درست هست و رمبرانت در فقر مطلق از دنیا رفت. اما این به این معنا نیست که این هنرمند که الان بین ۱۰ نقاش بزرگ تاریخ دسته‌بندی شده، زندگی فقیرانه‌ای داشته! رمبرانت در دوران خودش هم هنرمند موفق و مشهوری بود. این نقاش استثنایی از همون اوایل جوونی به عنوان یک استاد بزرگ به شهرت رسید و برای انجام سفارش‌های نقاشی مبالغی نجومی درخواست می‌کرد. رمبرانت فقط ۲۸ سال داشت که برای نقاشی دو تابلوی چهره‌نگاره قدی “مارتن سولمانس” و “اوپین کوپیت” مبلغ ۱۰۰۰ گیلدر معادل حدود ۶۰۰۰۰ دلار در عصر حاضر، دریافت کرد! بد نیست بدونید رمبرانت برای انجام نقاشی مشهور خودش “نگهبان شب” هم ۱۶۰۰ گیلدر دستمزد گرفت! برای این که از ارزش پول در اون زمان درک بهتری داشته باشید همین کافیه که بدونید در دوران زندگی رمبرانت در هلند حقوق سالانه یک کارگر کارخانه فقط کمی بیشتر از ۳۰۰ گیلدر بود! این هنرمند هلندی بیشتر زندگی خودش رو غرق در پول و شهرت گذروند اما با مرگ همسر محبوبش دچار غم عمیقی شد و در سال‌های پایانی عمرش تصمیم‌هایی گرفت که باعث شد ثروتش بر باد بره و در نهایت، در فقر بمیره.

در راستای این بحث مثال‌های زیادی برای ارائه هست اما می‌خوام این مطلب رو با مثالی در مورد هنرمند فرانسوی، آنری دو تولوز لوترک تموم کنم. تولوز لوترک متولد سال ۱۸۶۴ هست که فقط ۳۷ سال عمر کرد. در کتاب‌های تاریخ هنر به حال این هنرمند خیلی دل سوزونده میشه و معمولا اون رو به عنوان هنرمندی معرفی می‌کنن که دچار نقص جسمانی وخیمی بوده و زندگی خیلی بدی داشته. اما واقعیت فرای این هست! تولوز لوترک از خاندانی اشرافی بود و خانواده‌ای ثروتمند داشت. اما پدر و مادرش نسبت فامیلی داشتن و وقتی تولوز لوترک در سیزده و چهارده سالگی پای چپ و راستش دچار شکستگی شد، به دلیل مشکلات ژنتیکی، رشد پاهاش متوقف شد و قدش در بزرگسالی فقط به حدود ۱۴۰ سانتی‌متر رسید. تولوز لوترک در نوجوونی به هنر علاقه‌مند شد و خانواده‌ش اون رو پیش یکی از مشهورترین اساتید اون زمان در فرانسه، لئون بونات بردن تا نقاشی یاد بگیره. تولوز لوترک با داشتن خانواده‌ای ثروتمند، هیچ‌وقت از مشکلات مالی رنج نبرد و خلاف خیلی از هنرمندهای هم‌دوره خودش، هیچ دغدغه مالی نداشت و در آسایش مالی، نقاشی و در مسیر هنری خودش پیشرفت کرد. این هنرمند در نهایت به دلیل مصرف افراطی نوشیدنی‌های الکلی و اعتیاد به الکل، از دنیا رفت. تولوز لوترک در واقع به جز مشکل کوتاهی قد، معضل دیگه‌ای در زندگیش نداشت و میشه گفت زندگی خوبی رو پشت سر گذاشت اما در کتاب‌های تاریخ هنر معمولا به حال این هنرمند دل سوزونده شده و اون رو یه هنرمند نگون‌بخت معرفی می‌کنن!

اگه مشغول مطالعه کتاب‌های تاریخ هنر هستید و به حال هنرمندهایی دل می‌سوزونید که امروز مشهورن ولی در دوران زندگی خودشون فقیر بودن، بهتون پیشنهاد می‌کنم در رابطه با این هنرمندها بیشتر مطالعه کنید. اغلب هنرمندهایی که واقعا زندگی فقیرانه‌ای داشتن، نه در دوران زندگی‌شون و نه پس از مرگ‌شون به شهرت نرسیدن و اسمی ازشون در تاریخ هنر باقی نمونده. در مقابل، اغلب هنرمندهایی که امروز تبدیل به اسم‌هایی بزرگ در تاریخ هنر شدن، از حمایت‌های مالی خانواده یا اطرافیان‌شون برخوردار بودن، چون در غیر این صورت حتی نمی‌تونستن لوازم هنری مورد نیازشون رو تهیه کنن، چه برسه بخوان سال‌ها نقاشی و در مسیر هنری خودشون پیشرفت کنن!

برچسب گذاری شده در:

درباره نویسنده

آرتولوژیسم

آرت بلاگر

عاشق هنر و تکنولوژی هستم و این رو از نوشته‌هام میشه فهمید! همیشه سعی کردم توی حیطه‌هایی که تخصص دارم محتوای نوشتاری، صوتی و ویدیویی تولید کنم و با دوستان هنری خودم به اشتراک بذارم :)

مشاهده تمام مقالات